مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
نه پَس زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش
حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه
یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم
جارو دستم بود داشتم ميرفتم اتاقمو جارو بزنم...عمه ام ديد گفت داري ميري جارو بزني؟! پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بيان قسمت ده هري پاتر رو بسازيم !
تلويزيون داشت يه مسابقه بسکتبال بين يه تيم از ايران و يه تيم از بلژيک نشون ميداد
گزارشگر بعد از سکوت طولاني: کرمالله قاسمآبادي اصل… از ايران
من تو دلم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ از قاسمآباد بلژيک :|